ساعت هم اکنون سه نیمه شبه داشتم چند ترانه رو گوش میدادم ؛ شباهت 30 ثانیه اول دو آهنگ برام جالب بود شما هم گوش بدید ساز بندی این دو سی ثانیه عین هم هست
قسمت اول
قسمت دوم
میتونید حدس بزنید نام دو آهنگو ؟
L a m i n o R
L a m i n o R |
نوشتن همیشه سخت است به ویژه نوشتن
از آنان که زندگیشان نوشته ایست برای سال ها و نسل ها ؛ صحبت دو اسطوره است ؛
دوهمزادی که گرچه جدا افتاده اند اما همراه همند و بی شک دو نیمه ی یک رویا هستند
، وصفی شاعرانه از حکایت همیشگی رفتن و ماندن است ؛ ماندن و سوختن ؛ رفتن وساختن
یکی ماندو سوخت یکی رفت و سوخت ،
قصه قصه ی جدا شدن دو همزاد است ، دو همزاد دو همراه و دو نیمه ی رویا
دو نیمه خاموش
دو نیمه خسته
دو شعر نخوانده
دو بغض شکسته
دو نیمه آبی
دو نیمه دریا
دو نیمه مهتاب
دو نیمه رویا
دو نیمه شاعر
دو نیمه عاشق
دو نیمه گریه
دو نیمه هق هق
دو نیمه خورشید
دو نیمه روشن
دو نیمه تنها
یکی تو . یکی من
آشنایی ایرج جنتی عطایی با بابک
بیات نقطه ی عطف موسیقی ایران زمین را رقم زد ، این دوستى به ساخت ترانه هاى بسیارى
از جمله : غریبه, جنگل, بن بست, خونه, فریاد
زیر آب, على کنکورى, تپش, خاتون, سایه, خورجین , فصل بد
خاکستری, سقف, هیچ کسى مثل تو نبود, طلایه دار و بسیارى ترانه
هاى دیگر منجر شد
اما به ناگاه چه شد که موسیقی و
شعر و شاعری غریبه ای از آب درامد که گویی صاحب سبک های هنر- این جلوه ی الهی-
دزدان و قاتلانی بیش نبوده اند
یکی در این سرزمین ماند و یکی بار
سفر بست به جایی که از شعر او چیزی نمی فهمیدند ولی ؛ نمیدانم ؛ جملات معانی را
درست نمیرسانند
تويي که گذشتی
منم که نشستم
تويي که تکیدی
منم که شکستم
منم که نگفتی
اسیر ملالم
بهار سکوتم
خزان خیالم
منم که نگفتی
چگونه بخوانم؟
چگونه بمیرم؟
چگونه بمانم؟
سال ها گذشت بابک
بیات به یاد گذشته آلبومی ساخت به یاد ده ی پنجاه ؛ به یاد خاطره های که با دوستی
چون ایرج جنتی عطایی ساخته بود ؛ آلبومی با صدای حامی یک ترانه در آلبوم چشمک
میزند ترانه ی دو نیمه رویا ساخته ی پسر بابک بیات تقدیمی به بایک بیات و ایرج جنتی
عطایی
گذشتی و گفتی
دو نیمه سیبیم
اگر چه جداییم
اگر چه غریبیم