Tuesday, June 13, 2006
همیشه اعتقاد داشتم به کسب علم و دانش و به نظر من تو هر زمینه ای دانش و متد روز پیش برنده ی افکار و اهداف هست نه دعا و کری خوندن شاهد باخت تیم ملی بودیم تو جام جهانی باخت ها در کنار بردها همیشه بوده اند ولی نکته ی مهم درس گرفتن از باخت هاست
بعد باخت تیم دلم می خواست مطلبی رو که تو ذهنم بود بنویسم ولی فقط به نکته مهم وظریفی اشاره میکنم و در پایان چند مطلب که در سایت های معروفی اومده بود رو مرور میکنیم که بسیار بهتر و به تندی زیر سوال بردند مسایل تیم ملی رو
چرااصولآ ما با مسایل به صورت حماسی برخورد میکنیم ؟ آیا بهتر نبود به جای اینکه فقط دعا کنیم برای تیم یا با منتقدان درگیر بشیم به کارایی مثل برنامه ریزی دقیق و استخدام یک مربی کارامدبه جای مربی که از شدت ترسو بودن نتونه علی دایی رو بیاره بیرون یا تو 4 سال یه دروازه بان تربیت کنه بپردازیم؟
قبل از مسابقه صحبت های مفسر رادیو رو گوش میدادم و بسیار بسیار متاثر شدم که ما به کجا میرویم ؟ آیا همین اندازه که چهره ادیان الهی رو به نازل ترین حد خودش کشوندیم کافی نبوده ؟ این به اصطلاح مفسر با خوشحالی میگفت ما چیزی داریم که هیچ کسی نداره و باعث پیروزی ماست و اون حضرت علی هست که به کمک ما میاد و با دعای خیر مردم به پیروزی میرسیم
و این است پوچ گرایی در سایه دین گرایی
متاسفم برای مدیرانی که خیلی مغرور تر از اونن که بفهمم چقدر ناکارامدند
بازتاب گزارش داد
فوتبال قاعده منطق وعلم است وقتي در اين حوزه با احساسات به جاي اصلاح با گريه هاي گلر ضعيف تيم، دلمان سوخت. بايد در جام جهاني ياد بگيريم فوتبال علم است و احساسات جايي در آن ندارد !4 سال پيش وقتي دو موقعيت گل مسلم را به ايرلند نزديم ياد گرفتيم كه جام جهاني را از دست مي دهيم ولي ايراد بزرگ فوتبال ايران فراموشي مزمن آن است
يك سال ناله و فغان مطبوعات و رسانه ها در مورد ضعف بدني و روحي ابراهيم ميرزاپور، يك سال انتقاد به ضعف بنيه حسين كعبي، يك سال ترس از بي برنامگي تاكتيكي مقابل مكزيك، يك سال اعتراض به حاشيه امنيت برانكو توسط رئيس فدارسيون فوتبال بالاخره كار دستمان داد و بازي را كه تا دقيقه 75 در اختيار داشتيم به لطف اشتباه از دست داده و موج نا اميدي ملي را در فوتبال دوستان تزريق كرديم
رئيس فدراسيون فوتبال كجاست كه باز گردن راست كرده و براي مخالفان خود كركري بخواند ؟! آيا دردناك تر از گريه بچه تماشاگر تيم ملي وجود دارد ؟ آيا آماتوري تر از كارت زرد نكونام و پاس رو به عقب كعبي وجود داشت ؟! اما واقعيت هاي درهم شكستن آماتوري تيم ملي ايران كاملا مشخص است
تيم ايران براي ضد حمله برنامه اي نداشت چون علي دايي كند و بي خيال و كعبي سرعتي را در دو جهت اشتباه به بازي گرفته بود و روي آن اصرار داشت
گرچه آمدن معدنچي هم دردي را دوا نكرد چون بعضي ها عادت دارند فقط به بعضي پاس بدهند و شرايط لازم براي ديگران ميسر نبود
باختيم كه باختيم اشكالي ندارد، همه چيز فداي سر بازيكنان ضعيف و فيكس تيم ملي